یه روز یه کشیشی خواست بچه اش و امتحان کنه ببینه پسرش در اینده چیکاره میشه واسه همین یه شیشه مشروب یه سکه و یه کتاب مقدس و گذاشت روی میز با خودش گفت اگه رفت سمت کتاب مقدس مثل خودم کشیش میشه این خیلی خوبه اگه رفت سمت سکه میره دنبال کسب و کار اونم بد نیست ولی اگه بره سمت مشروب لات و بی سرو پا میشه
خلاصه پسره از مدرسه برگشت و رفت سراغ میز اول در بطری مشروب باز کرد بعد سکه رو گذاشت تو جیبش بعد در حالی که مشروب میخورد کتاب و ورق میزد
کشیش که این صحنه رو میدید گفت وای پسرم سیاستمدار میشه!!!!!!!