صدای عشق

عاشقانه اس ام اس داستان خودمونی گوناگون

صدای عشق

عاشقانه اس ام اس داستان خودمونی گوناگون

اشعار ازادی

دلم می خواست دنیا خانه مهر و محبت بود
دلم می خواست مردم در همه احوال با هم آشتی بودند
مراد خویش را در نامرادی های یکدیگر نمی جستند
چه شیرین است وقتی سینه ها از مهر آکنده است
چه شیرین است وقتی زندگی خالی ز نیرنگ است
مگو "این آرزو خام است!"
مگو "روح بشر همواره سرگردان و ناکام است"
اگر این کهکشان از هم نمی پاشد؛
وگر این آسمان در هم نمی ریزد؛
بیا تا ما فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
به شادی: "گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم!"
***************
عاشقی را شرط اول ناله وفریاد نیست
تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
عاشقی مقدور هر عیاش نیست
غم کشیدن صنعت نقاش نیست
*************
آرزویم این است
نرود اشک به چشمان تو هرگز
مگر از شوق زیاد
نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز
وبه اندازه هر روز تو عاشق باشی
عاشق آنکه تو را می‌خواهد ، و به لبخند تو از خویش رها می‌گردد
و تو را دوست بدارد ، به همان اندازه ، که دلت می‌خواهد
***************************
این جا سخن از گفتن یک شعر برای من نیست
این ها همه تکلیف شب مدرسه عشق تو هستند

این عشق همه بهانه از توست
من خامشم ، این ترانه از توست

دیر سالی است که در من جاری است
عاشقی نقلی استمراری است
******************
شمع دانی که دم مرگ به پروانه چه گفت؟
گفت:ای عاشق بیچاره فراموش شوی
سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد

گفت:طولی نکشد تو نیز خاموش شوی
/www.tafrihi.org
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد