صدای عشق

عاشقانه اس ام اس داستان خودمونی گوناگون

صدای عشق

عاشقانه اس ام اس داستان خودمونی گوناگون

حسرت

اهی سرد سرتا سر بدنم را فرا گرفته است  براستی ایا من روزی خواهم مرد چطور با دنیا وداع کنم  ایا بعد مرگم کسی مرا دعا میکند  خدایا میترسم خدایا کمکم کن من به تو محتاجم  خدایا  ایا  من جهنمی خواهم بود  خدایا مرا دوزخی مکن خدایا التماست میکنم  خدایا... 

براستی چرا عاقل کند کاری که باز ارد پشیمانی    چرا کاری کنیم که بعدا حسرتش را بخوریم  

بیائید از حالا به بعد کارهی درست انجام دهیم 

نظرات 2 + ارسال نظر
من شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 06:45 ب.ظ http://i-u.blogsky.com

سلام . عاقل همیشه عاقل نیس گاهی عقل از سرش می پره !

عاقل همیشه عاقله اما گاهی خودشه فراموش میکنه
میشه جاهل
ممنون که نظر دادی

hovaida سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:14 ب.ظ http://hovaida68.blogsky.com

درد و دل هر چه در بیداری گفته شود مشعلش بر افروخته تر و بر پا تر خواهد شد! می توان خود را پیدا کرد. می توان خود را شناخت؛ از حقیقتش. حقیقت زندگی، امید، آرزو و فردا و دیروز. و آن چه که چند روز پیش اتفاق افتاده است. شاید از اصل حقیقت دور شد که ایمان پاک ما همیشه استوار نشان ندهد که آری، درون درد و دل خودمان را گم کرده ایم، نه اشعار و حرف هایمان!
هویدا
شاد و مثبت نگر باشید.

ممنون
همیشه سعی کردم مثبت بنگرم و همیشه دنبال رو این شعر مولانا بودم
ما برون را ننگریم و قال را ما درون را بنگریم و حال را

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد