صدای عشق

عاشقانه اس ام اس داستان خودمونی گوناگون

صدای عشق

عاشقانه اس ام اس داستان خودمونی گوناگون

وای چه گرمه

گرما میخورد جان مرا انگار افتاب هم به من حسودی میکند مگر گناهی دارد که من عاشق شدم  اشک مرا این افتاب در اورده است از سر و کول من بجای اشک عشق اشک گرمای افتاب میچکد

وای عجب هوای گرمی میدونی چی میچسبه بعد کلی گشتن تو شهر بری یجایی یه اب معدنی داغ داغ بهت بده درش و باز کنی یه نفس همشو بری بالا بعد گرمی اب و احساس کنی اون موقع است که یاد اقوام صاحب مغازه می افتی یا نه بری طرف یه اب سرد کن ابش قطع باشه یا سوار مترو بشی کولرش خراب باشه بعدش بیای خونتون ببینی پر از بچه  قد نیم قد وای خونتون مهمونی باشه کولر خونتون هم خراب باشه چه حالی میده این شرایط به من که خیلی میچسبه به شما چطور؟؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد