صدای عشق

عاشقانه اس ام اس داستان خودمونی گوناگون

صدای عشق

عاشقانه اس ام اس داستان خودمونی گوناگون

غیر ممکن

هیچوقت نگو غیر ممکنه چون همیشه غیر ممکن   غیر ممکنه

یه نکته

دیروز داشتم از خیابون رد میشدم چشمم افتاد به یه نوشته پشت شیشه یه مغازه  روش نوشته شده بود : 

 

زن گرفتن مثل به بازار رفتنه اگه پول و اراده کافی نداری به بازار نرو  

 

چارلی چاپلین

بوف کور

در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته در انزوا می خورد
و میتراشد.
این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این
دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند
و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان
سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند -زیرا بشر
هنوز چاره و دوائی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی بتوسط
شراب و خواب مصنوعی بوسیله افیون و مواد مخدره است- ولی افسوس
که تاثیر این گونه دارو ها موقت است و بجا ی تسکین پس از مدتی بر شدت درد
میافزاید.


صادق هدایت

همین


دنیا را بد ساخته اند ... کسی را که دوست داری ، تو را دوست نمی دارد ... کسی که تورا دوست دارد ،

تو دوستش نمی داری ... اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد ... به رسم و آئین هرگز

 به هم نمی رسند ... و این رنج است ...

وقتی من...


وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی‌توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن

یه نکته

به خدا نگوئید مشکلی بزرگ دارید به مشکلتان بگوئید خدایی بزرگ دارید

فرد ریش نیچه

مدار انسان‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند: ابزار و دشمن. یعنی فقط یک طبقه را می‌شناسند و آن هم دشمن است. فردریش نیچه

بلند پروازی من آنست که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب می گوید . فردریش نیچه

با دیگران بودن آلودگی می آورد. فردریش نیچه

ادامه مطلب ...

پاره ای نیایش

* خدایا : عقیده مرا از دست عقده ام مصون دار .

* خدایا : به من قدرت تحمل عقیده مخالف ارزانی کن .

* خدایا : مرا همواره آگاه و هوشیار ساز تا پیش از شناختن درست و کامل کسی یا فکری - مثبت یا منفی - قضاوت نکنم .

* خدایا : شهرت , منی را که : میخواهم باشم , قربانی من که : می خواهند باشم نکند .

* خدایا : به من تقوای ستیز بیاموز تا در انبوه مسئولیت نلغزم و از تقوای پرهیز مصونم دار تا در خلوت عزلت نپوسم .

* خدایا : مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان , اضطراب های بزرگ , غم های ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن . لذت ها را به بندگان حقیرت بخش و دردهای عزیز بر جانم ریز .

* خدایا : اندیشه و احساس مرا در سطحی پائین میاور که زرنگی های حقیر و پستی های نکبت بار و پلید شبه آدم های اندک را متوجه شوم ; چه , دوست تر می دارم بزرگواری گول خورده باشم تا همچون اینان , کوچکواری گول زن .

* خدایا : بر اراده , دانش , عصیان , بی نیازی , حیرت , لطافت روح , شهامت و تنهایی ام بیفزای .

* خدایا : مرا یاری ده تا جامعه ام را بر سه پایه کتاب , ترازو و آهن استوار کنم و دلم را از سه سرچشمه حقیقت , زیبایی و خیر سیراب سازم .

* خدایا : جامعه ام را از بیماری تصوف و معنویت زدگی شفا بخش تا به زندگی و واقعیت بازگردد و مرا از ابتذال زندگی و بیماری واقعیت زدگی نجات بخش , تا به آزادی عرفانی و کمال معنوی برسم .

* خدایا : به روشنفکرانی که اقتصاد را اصل میدانند بیاموز که اقتصاد هدف نیست و به مذهبی ها که کمال را هدف می دانند بیاموز که : اقتصاد هم اصل است .

* خدایا : این آیه را که بر زبان داستایوسکی رانده ای بر دل های روشنفکران فرود آر که :" اگر خدا نباشد , همه چیز مجاز است "

جهان فاقد معنی و زندگی فاقد هدف و انسان پوچ است و انسان فاقد معنی فاقد مسئولیت نیز هست .

* خدایا :در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهی می کشاند مرا با نداشتن و نخواستن روئین تن کن .

* خدایا : در تمامی عمرم به ابتذال لحظه ای گرفتارم مکن که به موجوداتی برخورم که در تمامی عمر لحظه ای را در ترجیح عظمت , عصیان و رنج بر خوشبختی , آرامش و لذت اندکی تردید کرده اند.

* خدایا : به هر که دوست می داری بیاموز که ‌:عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر که دوست تر میداری بچشان که : دوست داشتن از عشق برتر !

* خدایا : مرا از همه فضایلی که به کار مردم نیاید محروم ساز !

و به جهالت وحشی معارف لطیفی مبتلا مکن که درجذبه احساس های بلند و اوج معراج های ماورا برق گرسنگی را در عمق چشمی و خط کبود تازیانه را بر پشتی نتوانم دید !

* خدایا : به جامعه ام بیاموز که تنها راه به سوی تو از زمین میگذرد اما به من بیراهه ای میان بر را نشان بده .

* خدایا : به مذهبی ها بفهمان که : آدم از خاک است , بگو که : یک پدیده مادی نیز به همان اندازه خدا را معنی میکند که یک پدیده غیببی , در دنیا همان اندازه خدا وجود دارد که در اخرت .

و مذهب , اگر پیش از مرگ به کار نیاید پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد .

* خدایا : به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهو دگیش سوگوار نباشم .

بگذار تا آن را من ,خود ,انتخاب کنم اما آن چنان که تو دوست داری .

* خدایا : چگونه زیستن را تو به من بیاموزچگونه مردن را خود خواهم دانست .

* خدایا : مگذار , که ایمانم به اسلام و عشقم به خاندان پیامبر مرا با کسبه دین با حمله تعصب و عمله ارتجاع هم آواز کند .

که : آزادی ام اسیر پسند عوام گردد .

که : دینم , درپس وجهه دینی ام دفن شود

که : عوام زدگی , مرا مقلد تقلید کنندگانم سازد

که : آنچه را حق می دانم به خاطر آنکه بد می دانند کتمان کنم !

* خدایا : مسئولیت های شیعه بودن را - که علی وار بودن و علی وار زیستن و علی وار مردن است

و علی وار پرستیدن و علی وار اندیشیدن و علی وار جهاد کردن و علی وار کار کردن و علی وار سخن گفتن

و علی وار سکوت کردن است - تا آن جا که در توان این بنده ناتوان علی است همواره فرایادم آر .
ادامه مطلب ...

جملات قصار دکتر شهید

برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه، قدرت و جرات لازم است . وگرنه هر ماهی مرده ای هم
می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.


ادامه مطلب ...

خدایا

خدایا عقیده ام  را از دست عقده ام مصون بدار  امین

یه حرف از میکده سیتی

برای انسان های بزرگ بن بستی وجود ندارد


آنها معتقدند یا راهی خواهیم یافت


یا راهی خواهیم ساخت

ویلیام شکسپیر

 

اگه یه وقت یه سیب و گاز زدی و یه کرم درسته توش دیدی ناراحت نشو چون ممکن بود یه کرم نصفه توش ببینی 

 

ویلیام شکسپیر

سخن حق

به نظرم پست قبلی یه خورده حالتون بهم ریخته

دکتر اندیشه را خدایش بیامرزدش  در مجلسی  این چنین نیایش میکرد :

خدایا  به من زیستی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمرگی ان سوگوار نباشم

خدایا تو به من زیستن را بیاموز من  خودم مردن را خواهم اموخت


فردریش نیچه میگه: زندگی کوتاه است ولی بلند ترین چیزی است که تجربه میکنید



مرگ

تا حالا شده به مرگ فکر کنید  فکر کنید که تا ۲ روز دیگه میمیرید چی کار میکنید 

یه لحظه فکر کنید ...

.

.

.

چی شد ترسیدید نه  همه میترسند اگه بگی نمی ترسم دروغ گفتی چون مرگ یه چیزیه که همه ازش میترسند ولی یه روز میاد پیششون

دستتون رو میگیره  با خودش میبره 

خیلی از ادمها وقتی میخوان بمیرند هم نمیترسند  میترسنا ولی بیخیال ترسش میشن

مثل ابو ریحان بیرونی که وقتی داشت میمرد  رو به حکیم کرد و گفت یادته چند سال پیش مسئله ای طرح کردی که نتونستم جوابشو بدم  حکیم گفت یادمه  ابوریحان جوابشو پرسید تا حکیم جوابو گفت ابوریحان از دنیا رفت به همین سادگی

یا مثل پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد(ص) که وقتی خدا به عزرائیل امر میکنه که جونه رسولش و بگیره میره پشت در خونه اقا  در میزنه  حضرت فاطمه میگه پدرم مریض هستند شما اگر امری دارید به من بگید ولی پیامبر  رو به حضرت فاطمه میکنه میگه دخترم ایشان حضرت عزرائیل هتند بگذارید وارد شوند


چرا ما نمیتونیم مثل این ادمها باشیم مگه ما هم ادم نیسیم  چرا؟؟؟؟؟؟

خدایا رحمتی کن

خدایا رحمتی کن تا ایمان نام و نان برایم نیاورد

قوتم بخش تا نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم

تا از آنها باشم که پول دنیا را می گیرند و برای دین کار می کنند

نه از آنها که پول دین می گیرند و برای دنیا کار می کنند


این قسمت از مناجات دکتر شریعتی رو که میخونم میفهمم چه ادم بزرگی بوده کاش ما میتونستیم یه ذره شبیهش باشیم  

پول دنیا رو بگیریم و واسه دین کار کنیم


برای شادی روح پر فتوحش که دیگر از او نامی نمیبرند چون شریعتی بود  و فکر میکرد

ومنافع خیلی هارا  به خطر انداخته بود  صلواتی بلند ختم کنید تا تن بعضیها  به خود بلرزد