-
غیر ممکن
شنبه 7 شهریورماه سال 1388 13:30
هیچوقت نگو غیر ممکنه چون همیشه غیر ممکن غیر ممکنه
-
زنجیر عشق
شنبه 7 شهریورماه سال 1388 13:16
یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمیگشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برٿ ایستاده بود .اون زن برای او دست تکان داد تا متوقٿ شود. اسمیت پیاده شد و خودشو معرٿی کرد و گٿت من اومدم کمکتون کنم. زن گٿت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطٿ شماست . وقتی که او...
-
نمایشگا قران
شنبه 7 شهریورماه سال 1388 13:01
امسال نمایشگاه قران خیلی بهتر از پارسال برگزار شده اگه وقت کردید یه سری بزنید بد نیست
-
تخته سنگ
شنبه 7 شهریورماه سال 1388 12:48
در زمان ها ی گذشته ، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند خودش را در جایی مخٿی کرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تٿاوت از کنار تخته سنگ می گذشتند. بسیاری هم غرولند می کردندکه این چه شهری است که نظم ندارد . حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و ... با وجود این...
-
بدون شرح
شنبه 7 شهریورماه سال 1388 02:30
ترجیح می دهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا این که در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم
-
عجب نقاشی!!
جمعه 6 شهریورماه سال 1388 23:54
منبع: امپراطور
-
یه سنگ قبر ...
جمعه 6 شهریورماه سال 1388 23:47
-
زندگی
جمعه 6 شهریورماه سال 1388 23:42
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
-
سیاستمدار!!!
پنجشنبه 5 شهریورماه سال 1388 13:41
یه روز یه کشیشی خواست بچه اش و امتحان کنه ببینه پسرش در اینده چیکاره میشه واسه همین یه شیشه مشروب یه سکه و یه کتاب مقدس و گذاشت روی میز با خودش گفت اگه رفت سمت کتاب مقدس مثل خودم کشیش میشه این خیلی خوبه اگه رفت سمت سکه میره دنبال کسب و کار اونم بد نیست ولی اگه بره سمت مشروب لات و بی سرو پا میشه خلاصه پسره از مدرسه...
-
یه نکته
پنجشنبه 5 شهریورماه سال 1388 05:53
دیروز داشتم از خیابون رد میشدم چشمم افتاد به یه نوشته پشت شیشه یه مغازه روش نوشته شده بود : زن گرفتن مثل به بازار رفتنه اگه پول و اراده کافی نداری به بازار نرو چارلی چاپلین
-
I LOVE
دوشنبه 2 شهریورماه سال 1388 23:59
I نه نه نه همون من بهتره LOVE بازم که اشتباه شد دوستت دارم YOU معنی این به فارسی چی میشد ای خدا دوباره یادم رفت یعنی معنیش چی میتونه بشه اها یادم اومد یعنی تو یعنی I LOVE YOU یعنی من دوستت دارم ولی کی؟ من چه کسی رو دوست دارم نمیدونم اصلا من کسی رو دوست دارم یعنی اونم منو دوست داره نه هیچکس من و دوست نداره پس منم کسی...
-
سلام
چهارشنبه 28 مردادماه سال 1388 21:16
سلام سلام سلام من اومدم
-
چه تلخ
دوشنبه 26 مردادماه سال 1388 19:11
چقدر شیرین بود ان لحظه ای که گفت دوستت دارم وچه تلخ ان زمانی که فهمیدم دروغ گفته است.
-
بچه فشن
دوشنبه 26 مردادماه سال 1388 18:20
از این فشن تر دیدید اگه این الان اینطوریه بعدن دیگه چی میشه منع:امپراطور
-
بیا برگرد
شنبه 24 مردادماه سال 1388 19:40
دلم و دادم تو دستات من دو دستی تو نامردی نکردی و زدی او نو شکستی اگه قرار نبود که مال من باشی همیشه چرا پس اومدی تیشه زدی به برگ و ریشه دلم از با تو بودن همیشه شاد بودش دل من باغ بود دل تو مثل رودش بیا برگرد که این باغ دلم خشکید و پِِِِژمرد بیا برگرد دلم با رفتنت هی غصه میخورد بیا برگرد بشو مرهم برایم بیا برگرد تو باش...
-
ای لاو یو
پنجشنبه 22 مردادماه سال 1388 15:33
_____****__________**** ___***____***____***__ *** __***________****_______*** _***__________**_________*** _***________I_***_______*** __***______LOVE _______*** ___***_________________*** ____***____YOU ____ *** ______***___________*** ________***_______*** __________***___*** ____________***** _____________***...
-
خاطره
پنجشنبه 22 مردادماه سال 1388 15:21
زن نصف شب از خواب بیدار میشود و میبیند که شوهرش در رختخواب نیست، ربدشامبرش را میپوشد و به دنبال او به طبقه ی پایین میرود،و شوهرش در آشپزخانه نشست بود در حالی که یک فنجان قهوه هم روبرویش بود . در حالی که به دیوار زل زده بود در فکری عمیق فرو رفته بود... زن او را دید که اشکهایش را پاک میکرد و قهوهاش را...
-
چه عظمتی
چهارشنبه 21 مردادماه سال 1388 13:24
-
پند پدر
چهارشنبه 21 مردادماه سال 1388 13:08
پدری پسری داشت که زود عصبانی میشد و خطایی انجام یداد پدر که مردی حکیم بود به او اموخت که هر وقت خطایی کرد میخی به دیوار بکوبد کم کم دیوار پر از میخ شد ولی پسر توانست بر خشم خود مسلط شود وقتی پدر تسلط فرزند را دیدی به او گفت هر وقت خشم خودرا فرو خوردی و کار نیکی انجام دادی یکی از میخ هارا از دیوار بیرون بیاور سالها...
-
حافظ
چهارشنبه 21 مردادماه سال 1388 13:01
مادر پیاله عکس رخ یار دیده ایم ای بی خبر ز لذت شراب مدام ما
-
نابینا
دوشنبه 19 مردادماه سال 1388 19:42
سالها پیش دختر پسری عاشق دختری نابینا شد دخترک به پسرک گفت تو میدونی من کورم با من ازدواج میکنی پسرک در جوابش گفت من عاشق خودت هستم نه چشمانت دخترک به پسرک گفت اگر واقعا مرا دوست میداری چشمانت را به من ببخش تا زیبای تورا ببینم و تا ابد با تو بمانم پسرک فریب خورد چشمهایش را به عشقش بخشید و خود نابینا شد دخترک که بینای...
-
یاهو
دوشنبه 19 مردادماه سال 1388 19:33
:o3 :-?? %-( :@) 3:-O :(|) ~:> @};- %%- **== (~~) ~O) *-:) 8-X =:) >-) :-L [-O< $-) :-" b-( :)>- [-X \:D/ >:/ ;)) :-@ ^:)^ :-j (*) o-> o=> o-+ (%) اینم برخی از شکلک های یاهو مسنجر به درخواست دوستان
-
هری پاتر
دوشنبه 19 مردادماه سال 1388 19:14
طی شایعاتی که در چند روز گذشته دنیا را متحول کرده بود خبر کشته شدن رابرت نوکس یکی از بازیگران سری اثار هری پاتر بود که به اشتباه در جوامع خبری ایران به کشته شدن دنیل راکفیلد اشاره شده بود که این خبر کذب محض است و بازیگر فیلم هری پاتر هنوز زنده است و به زندگی خویش ادامه میدهد
-
رحمتی یا طالب لو کدام مقصر است؟؟؟
دوشنبه 19 مردادماه سال 1388 13:12
بازی استقلال - سپاهان در استادیوم بدون تماشاگر آزادی ماجرای اختلافی که کمکم به فراموشی سپرده میشد را دوباره زنده کرد. بعد از پایان این بازی - که با پیروزی صفر بر یک استقلال همراه بود - مهدی رحمتی، دروازهبان سپاهان مدعی شد که وحید طالبلو درون دروازه استقلال طلسم گذاشته که دروازهاش اصلا باز نمیشود. دروازهبان...
-
کاش این کاش ها کاش نبود
یکشنبه 18 مردادماه سال 1388 12:11
کاش میکردی مرا یک دم نگاه کاش میدیدی دل پر درد و اه کاش میدیدی دلم مست تو بود کاش میدیدی دلم بست تو بود کاش این کاش ها همش کاش نبود کاش که این دل عاشق دل پاکت نبود کاش من میمردم و عاشق نبودش این دلم کاش... کاش ... کاش ...
-
خدایا کمکم کن
شنبه 17 مردادماه سال 1388 13:28
الان یعنی تو این دوسه روزه بیشتر بیشتر بهش نیازمند شدم دلم براش تنگ شده هرچند اون اونقدر بی معرفت بود که بعد خداحافظیش یه زنگم بهم نزد اشکالی نداره شاید دوستم نداشت ولی لا اقل میتونست از همون اول نزاره تو فلبش نفوذ کنم میتونست بهم نگه دوستم داره میتونست من و همون اول پس بزنه میتونست ولش کن هی به خودم میگم سخت نگیر...
-
تکراری
شنبه 17 مردادماه سال 1388 13:15
وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم وقتی که دیگر نمیتوانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم وقتی که او تمام کرد من شروع کردم وقتی که او تمام شد من آغاز کردم چه سخت است تنها متولد شدن مثل تنها زندگی کردن است مثل تنها مردن
-
منم حالا تک و تنها
شنبه 17 مردادماه سال 1388 13:08
نمیدانم چقدر سخت است به من گویی دوست دارم نمیدانم چقدر وقت است به من گویی تو را دارم تو خود دانی که میمیرم اگر از تو جدا باشم چرا دل کنده ای از من خود من هم نمیدانم دلم را پیشکشت کردم به تو دادم به هیچ دستی خدا داند چه حالی بود همان موقع که بشکستی دلم پاک و پر احساس بود ولی عاشق شدش روزی سزای این دل عاشق نبودش عشق دل...
-
عیدتون م__________________بارک
جمعه 16 مردادماه سال 1388 22:06
من یه چند روزی نبودم شرمنده ام که تنهاتون گذاشتم اخه دلم یه جا گیر بود میدونید کجا ؟ نمیدونید؟ خب میگم لباسم خیس خیس بود خواستم لباسامو خشک کنم دیدم اگه پهنش کنم رو بند زودتر خشک میشه واسه همین خودم و با گیره وصل کردم به بند واسه همین دلم به بند گیر کرده بود باور کردید بابا شوخی کردم ولی ولی دلم یه جایی غیر از بند گیر...
-
یه ذکر خوب
دوشنبه 12 مردادماه سال 1388 18:07
اللهم عجل لولیک الفرج